جایگاه قرآن

ساخت وبلاگ

ارزش انسان به عقل، فكر، ایمان، اخلاص، علم، عمل، رشد و انتخاب احسن اوست. امّا برای هریك از این كمالات، آفاتی است كه اگر آفریدگار هستی، انسان را به حال خود واگذارد و پیامبران را به یاری او نفرستد، گرفتار انحرافات گوناگون خواهد شد:
شیطنت های خود را عاقلانه می پندارد؛ فكر خود را در موارد بیهوده به كار می برد؛ گرفتار باورهای نادرست می شود و به جای حقّ به انواع باطل گرایش می یابد؛ در عمل، راه مستقیم را وانهاده، به راه های انحرافی می رود؛ به جای آموختن علم مفید، به سراغ دانستنی های بی سود و زیان مند می رود؛ هر روز بر آمار مفاسد و آلودگی های خویش می افزاید و به جای انتخاب احسن در گزینش دوست، همسر، شغل و سایر امور شخصی، اجتماعی و سیاسی، در پی هوس های خود یا دیگران می افتد كه عاقبت سر از حسرت و خسارت در می آورد.
بر خلاف گمان ما، پیشرفت صنعت و فناوری و گسترش مراكز علمی و دانشگاهی و ارتباطات ماهواره ای و اینترنتی و افزایش آمار محقّقان و دانشمندان در رشته های مختلف، عدالت، امنیّت، صداقت، امانت، وفاداری، جوانمردی، ایثار و امثال آن را برای بشر به ارمغان نیاورده است.
چه بسیار دوستانی كه از وسایل ارتباطی گوناگون بهره مندند، امّا رابطه ی صمیمی ندارند.
ابزارِ ارتباط هست، امّا خود ارتباط نیست. چه بسیارند كسانی كه هر روز بر دانششان افزوده می شود، اما بر سوز و عشق آنها برای خدمت به دیگران، هیچ؛ و حتّی از یك سلام به دیگران دریغ می ورزند.
هر روز كه از عمر جهان می گذرد، بشر هرچه بیشتر به نیاز خویش به ارتباط با خداوند، وحی نبوّت و كتاب آسمانی پی می برد. در این میان، قرآن، كتاب آسمانی مسلمانان، و واپسین راهنمای بشر، كارآمدترینِ كتاب ها برای سعادت و بهروزی است، كه در تمام شئون زندگی انسان سخن ها دارد. كتابی كه كرامت واقعی را به انسان عطا می كند؛ كتابی كه در آن هیچ انحرافی نیست: «غَیْرَ ذِی عِوَجٍ» ؛ [1] كتابی كه یكسره نور است: «أَنْزَلْنا إِلَیْكُمْ نُوراً مُبِیناً» ؛ [2] نوری كه هرگز خاموش نشود و انسان را از ظلمات جهل، شرك و تفرقه نجات دهد؛ كتابی كه بر علم و تزكیه انسان بیفزاید: «یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ» ؛ [3] كتابی كه سراسر شفاست [4] و درمان دردهای فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است.
آری، در این دریای علوم، تنها كشتی قرآن از هر خطری بیمه شده است. تلاش كنیم با این كشتی، راه سعادت ابدی را در میان امواج بلاها طی كنیم.
قرآن، كتاب هدایت، نور، تذكر، موعظه، برهان، شفا، حكمت و علم است؛ جلوه ی خداوند است كه بر قلب پیامبر نازل شده است.
گرچه پیامبر، بشری همانند دیگران است: «إِنْ نَحْنُ إِلّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ» ، [5] ولی خداوند از میان بندگانش آن را كه بخواهد و مصلحت بداند بر می گزیند و بر او وحی می فرستد.
حساب وحی از تحصیل و تجربه و مكاشفات شخصی و تلاش های فكری و ریاضت های عملی جداست و هیچ دلیل علمی و عقلی وجود آن را نفی نمی كند. درك وحی از طریق حواسّ ظاهری و مادّی نیست؛ زیرا وحی، امری است غیبی كه از طریق فرشته ی وحی بر قلب پیامبر القا می شود.
وقتی انسان سیستم های گیرنده و فرستنده ی بسیار قوی و دقیق ایجاد می كند، آیا قدرت خداوند نمی تواند به بندگان برگزیده اش پیامی بفرستد كه از دیگران پوشیده باشد؟ قرآن می فرماید: «وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ عَلی بَشَرٍ مِنْ شَیْ ءٍ» ؛ [6] آنها خدا را درست نشناختند كه گفتند: خداوند هیچ چیزی بر هیچ بشری نفرستاده است.
انواع امدادهای غیبی، توفیقات الهی، رسیدن به اهداف عالی و خنثی شدن توطئه ها، استجابت دعاها و صدور معجزات، آن هم از پیامبری اُمیّ در بدترین نقطه ی جهان كه هیچ گونه آثاری از علم و تمدّن وجود نداشته، یك تنه قیام كردن و تا مرز شهادت پیش رفتن، تحت تأثیر هیچ گونه تهدید و تطمیع قرار نگرفتن و در مركز بت ها بر ضد بت به پا خاستن، همه و همه نشانه های حقّانیّت قرآن و آورنده ی این كتاب است.
كتابی كه هرچه دنیای علم پیشرفت می كند، شكوفاتر شده و صاحب آن با صراحت به همه ی مخالفان در طول تاریخ اعلام كرده كه هرگز نمی توانید مثل قرآن و حتی مثل یك سوره ی آن را بیاورید؛ حتی اگر از همه ی مغزهای متفكّر كه در اختیار دارید دعوت كنید. [7]
كتابی كه در جامعیّت از ساده ترین تا مهم ترین مسائل را برای ساده ترین تا دانشمندترین افراد مطرح كرده و انسان را به تواضع و خشوع وامی دارد.
در زیر، نمونه هایی از جامعیّت قرآن را مرور می كنیم:
قرآن، آدمی را امر كرده است كه اطراف خویش و نیز دوردست ها را با بصیرت و آگاهی بنگرد: «أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَی اْلإِبِلِ كَیْفَ خُلِقَتْ * وَ إِلَی السَّماءِ كَیْفَ رُفِعَتْ» ؛ [8] آیا به شتر نمی نگرند كه چگونه آفریده شده و به آسمان نمی نگرند كه چگونه برافراشته شده است؟ با این بیان، قرآن درس خداشناسی را در دو كلاس متفاوت برای ساده ترین و دانشمندترین افراد مطرح كرده است.
در جای دیگر می فرماید: «وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزانَ * أَلّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزانِ» ؛ [9] خداوند آسمان را برافراشت و توازن و تعادل را در كهكشان ها برقرار ساخت. شما نیز در معاملات خود توازن و عدالت را مراعات كنید.
در یك جا می فرماید: «أَقِیمُوا الصَّلاةَ» و در جای دیگر می فرماید: «أَقِیمُوا الوَزْنَ» . یعنی اسلام، اقتصاد و عبادت را با هم دیده است. همان گونه كه علم و عمل، جسم و روان و دنیا و آخرت را با هم دیده است.
در قرآن، كلمه ی «دنیا» 115 مرتبه و كلمه ی «آخرت» نیز 115 مرتبه آمده است! طواف كعبه با
قربانی و اطعام فقرا در كنار هم آمده است: «أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ *. . . وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» . [10]
قرآن برای گزینش همسر، گفتگوهای مقدماتی آن، مقدار مهریه و شیوه ی زندگی مشترك، تربیت و تعلیم فرزند و. . . مطالب بسیار دارد. در باره ی سخن گفتن و روش آن، دستورات زیبایی دارد و می فرماید:
- با مردم به نیكی سخن بگویید، دوست باشند یا دشمن: «قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً» ؛ [11]
- كریمانه سخن بگویید: «قَوْلاً كَرِیماً» ؛ [12]
- سخن باید محكم و مستدل باشد: «قُولُوا قَوْلاً سَدِیداً» ؛ [13]
- نرم و متین باشد: «قَوْلاً لَیِّناً» ؛ [14]
- پسندیده باشد: «قَوْلاً مَعْرُوفاً» ؛ [15]
- گویا و 1رسا باشد: «قَوْلاً بَلِیغاً» ؛ [16]
- از بهترین كلمات باشد: «یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» ؛ [17]
- صادقانه باشد، نه منافقانه: «لِمَ تَقُولُونَ ما لاتَفْعَلُونَ» . [18]
قرآن، از رابطه ی انسان با خدا (عبادت) تا رابطه ی انسان با طبیعت سخن گفته است. شیوه ی كسب درآمد، مقدار مصرف آن، چگونگی تعامل با مؤمنان، منافقان و كافران، و حتی عالی ترین دستورات اخلاقی در جبهه جنگ را مطرح كرده است.
قرآن برای تعلیم و تربیت، برخورد استاد با شاگرد و نوع علومی كه باید آموخت، سخن دارد. علوم در دسترس بشر سه گونه است: علوم مفید؛ علوم مضرّ؛ علومی كه نه مفیدند نه مضرّ. علم مفید به اندازه ای ارزشمند است كه حتی پیامبر اولواالعزمی چون موسی علیه السلام برای كسب آن راهی سفری طولانی می شود. در قرآن می خوانیم: حضرت موسی به خضر علیه السلام می گوید: آیا اجازه می دهی كه من در بیابان ها و شهرها دنبال شما بیایم تا بخشی از آنچه را خداوند به تو آموخته است، به من بیاموزی؟ [19]
علم مفید به اندازه ای ارزشمند است كه شكار سگ، اگر بر اساس آموزش باشد محترم شمرده می شود. قرآن می فرماید: شكاری كه به دست سگ های آموزش دیده گرفته می شود، حلال است. [20] این نمونه برای حیوانی است كه از نظر شرع نجس است؛ تا چه رسد به انسان و برترین آنها كه انبیا هستند.
در قرآن می خوانیم: یكی از انبیا به نام عُزیر از كنار قریه ای ویرانه عبور می كرد، در حالی كه سوار بر الاغی بود. گفت: خداوندا، چگونه این مرده ها را زنده خواهی كرد؟ خداوند برای آنكه آن پیامبر را به یقین و اطمینان قلبی برساند، برای مدت صد سال او را میراند و سپس او را زنده كرد و از او پرسید: چه مدّت در اینجا درنگ كردی؟ گفت: یك روز یا كمتر. خداوند فرمود:
تو صد سال در اینجا مانده ای، اكنون به غذا و نوشیدنی خود بنگر كه چگونه تغییر نیافته و به الاغ خود بنگر كه چگونه ما او را در برابر چشمانت زنده می كنیم. این ماجرا برای آن بود كه هم به پرسش تو پاسخ گوییم و هم تو را نشانه ی رستاخیز و حجّتی برای مردم قرار دهیم.
از این ماجرا كه در آیه ی 259 سوره ی بقره آمده است، استفاده می شود كه برای دریافت یك مطلب مهم و كسب علم مفید، حتی مردن یك پیامبر به مدّت صد سال ارزش دارد.
امّا در باره ی علومی كه مضرّ هستند، قرآن می فرماید: «وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لایَنْفَعُهُمْ» ؛ [21] برخی از مردم اموری را می آموزند كه مایه ی ضرر و زیان است و هیچ نفعی نمی رساند. چنان كه بعضی سراغ سحر و جادو می روند تا میان همسران جدایی افكنند. آری، آموزش هر چیزی كه برای فرد و جامعه، جسم و جان، دنیا و آخرت، نسل امروز و فردا، به هر نحو مضر باشد، علم مضرّ است. در دعاها می خوانیم: «أعوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لایَنْفَع؛ [22] به خدا پناه می برم از علمی كه مفید نیست. » بنابراین تعلیم و تعلم هر علمی ارزش ندارد.
امّا علومی كه نه مفید است نه مضرّ، همانند اطلاع از برخی آمارها و اطلاعات عمومی كه تنها ذهن را پر می كند و هیچ فایده ای برای انسان ندارد. چنان كه قرآن از كسانی كه در باره ی
تفسیر آیات برگزیده . ج1، ص: 22
تعداد اصحاب كهف مجادله می كردند انتقاد كرده و خطاب به پیامبر می فرماید: در این امور با آنان سخن مگو. [23] آنچه درباره ی اصحاب كهف مهم است، آن است كه گروهی جوانمرد برای حفظ عقیده و فكر و راه خود، از رفاه در شهر دست شسته و حاضر به زندگی در غار شدند.

وبلاگ دبیرستان نظامی روستای میان آب...
ما را در سایت وبلاگ دبیرستان نظامی روستای میان آب دنبال می کنید

برچسب : جایگاه قرآن در زندگی,جایگاه قرآن,جایگاه قرآن در نهج البلاغه, نویسنده : 6nezami-school0 بازدید : 219 تاريخ : چهارشنبه 26 آبان 1395 ساعت: 17:36